تمام کسانیکه در شهرها زندگی می کنند هر ثانیه هر نفس از عمر خود را در محیطی سپری می کنند که مملو از امکانات و تجهیزات است . پل ها و تونل ها ، ساختمان های مسکونی و تجاری ، سیستم های حمل و نقل و کنترل ترافیک ، جایگاه های سوخت گیری ، دکل های انتقال نیرو ، لوله های گاز رسانی و .. همگی خطرات بالقوه ای هستند که ما در دامان آن ها به آسودگی مشغول گذراندن زندگی هستیم.
روزانه اتفاقات ناگواری در گوشه و کنار شهرها رخ می دهد که عامل اصلی آن نا آگاهی یا کم توجهی نسبت به نگهداری و بهره برداری از امکانات و تجهیزات است که شاید بدلیل تکرار این حوادث و تعداد محدود تلفات ، مسئولین از آزردن روح و روان جامعه اجتناب نموده و خبری از آن ها منتشر نمی شود اما گویا خودشان هم دچار آسودگی ناشی از فراموشی شده اند .
از درس آموخته های (Lesson Learning) حادثه پلاسکو اینست که مدیران شهری از پوسته تفکر رایج خارج شده و اسیر خواسته های عمومی نشوند . به عبارت دیگر ساخت و توسعه فضاها و امکانات بخشی از وظیفه اصلی مدیران شهری است .
بخش تکمیلی و مهم تر نقش مدیران و متولیان امور شهری کسب دانش و ورود جدی و عملیاتی به نگهداری صحیح جهت بهره برداری بهینه از امکانات ، تجهیزات و ابنیه شهرهاست .
حال اگر نزد مدیران این دانش کامل نیست می بایست بدنبال افزایش آگاهی باشند و اگر هست که کمر همت به اجرا ببندند . به قول شهید چمران : "می گویند تقوا از تخصص لازم تر است ، آن را می پذیرم . اما می گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد بی تقواست ."
|